نگرش نو به صنعتی سازی ساختمان در دولت جدید
نگرش نو به صنعتی سازی ساختمان در دولت جدید
صنعتيسازي ساختمان واژه جديدي است كه در سالهاي اخير در بخش ساختمان و مسكن زياد به گوش خورده است، ولي هنوز لايههاي آن براي اكثريت جامعه معرفي كامل نشده يا اشتباه معرفي شده است. هر كسي تعريف و برداشت خود را از صنعتي سازي ارائه میکند كه گوياي تمامي ابعاد آن نيست، مثلا استفاده از تيرچه و بلوكهاي جديد براي سقف و ديوارها تداعي كننده صنعتيسازي براي بعضي از افراد حتي مهندسان و متخصصان امر ساختوساز است، درحالي كه اين نوع تفكر جايگاهي در صنعتيسازي نداشته و نخواهد داشت؛ بنابراین بايد پا را فراتر بنهيم و ديدمان را گسترده كنيم.
صنعتيسازي ساختمان يك پروسه و روش ساختوساز است كه با استفاده از مجموعه تكنولوژي روز دنيا، مصالح و قطعات كارخانهاي و متدهاي نوين ساختوساز و پيش مهندسي و مهندسي دقيق، شدت خطاهاي ساخت كه عمدتا هم انساني است بسيار كاهش پيدا كرده و در پي آن كيفيت محصول نهايي بالا ميرود و ايمني ساختمان در مقابل بلاياي طبيعي كه دغدغه اصلي كارفرمايان و بهرهبرداران و مهندسان است بهدليل ساخت كارخانهاي قطعات و مصالح و نظارت بهينه بهشدت بالا ميرود و زمان ساخت هم كه يكي از مهمترين فاكتورها در پروژهها است در اين روش پايين آمده و پيرو آن سرمايهگذار زودتر ميتواند به اصل و سود سرمايه اش بينديشد؛ بنابراين اگر كمي در صنعت ساختمان كشورمان تامل داشته باشيم لزوم استفاده از صنعتيسازي را به وضوح مشاهده خواهيم كرد؛ چراكه اهداف صنعتيسازي ساختمان و مسكن در راستاي سياستها و اهداف عالي كشور بوده و كاهش زمان و هزينه و وزن ساختمان و افزايش سرعت، ايمني و كيفيت ساخت و در پي آن بالا رفتن عمر مفيد ساختمانها كه در حال حاضر بهطور متوسط 25 الي 30 سال است از مزاياي صنعتيسازي ساختمان است و باعث ميشود سرمايههاي كشور بيدليل هدر نرود.
بهدليل شرايط فرهنگي كه در كشور حاكم است، خانه اصليترين نياز مردم بوده و سرمايه و پشتوانه بزرگي براي خانوادهها محسوب ميشود، بنابراين مردم تلاش ميكنند به هر نحوي شده يك سرپناه براي خانواده خود فراهم كنند؛ بنابراین باید مصرف اين سرمايهها در كشور هدفمند شود تا از هدر رفت آنها جلوگيري بهعمل آيد. دولت در اين راه مهمترين نقش را ميتواند براي فرهنگسازي، بسترسازي و معرفي اين صنعت با همكاري بخش خصوصي براي آحاد مردم و متخصصان ايفا کند. گام اول در اين زمينه باور و اعتقاد مسوولان به صنعتيسازي ساختمان است؛ چراكه در سالهاي اخير، عدمباور و اعتقاد كافي به اين مقوله باعث شده صنعتيسازي آسيبهايي ببيند و روند پيشرفت كندي را تجربه كند، ناگفته نماند كه در سالهاي اخير از جانب دولت حمايتهايي انجام شده است؛ ولي بهدليل شرايط حاكم بر ساختوساز كشور و موج عظيم ساخت مسكن مهر، تحتالشعاع قرار گرفت و نتوانست اثرگذاري لازم را در سطح وسيع داشته باشد، هر چند با وجود همه اينها موفقيتهاي خوبي نيز حاصل شد و دو پروژه پايلوت هفتهزار واحدي در فازهاي مختلف شهر جديد پرند احداث شد و به بهرهبرداري رسيد كه اثرگذاري لازم را در زمان خود براي توسعه اين صنعت داشت كه از آن جمله ميتوان به ايجاد زيرساختها، انتقال دانش و تجربه و آموزش نيروهاي متخصص و چندين دستاورد ديگر اشاره كرد كه باعث شد بخشخصوصي در عرصه صنعتيسازي فعالتر شود، هر چند در ادامه مسير به دلايلي كه ذكر شد آسيبهايي نيز به بخش خصوصي وارد آمد كه ميشد با انديشيدن تمهيداتي مانع از اين آسيبها شد. ورود دانش و تجربه و شروع موج صنعتيسازي ساختمان در كشور تقريبا همزمان با شروع پروژههاي مسكن مهر بود كه اين تقارن هرچند در ابتدا خوب بهنظر ميرسيد؛ ولي در ادامه بهدليل افزايش تورم و قيمت ارز و تحريمها به نفع صنعتيسازي نشد.
بديهي است در ابتداي ورود هر صنعت و تكنولوژي يا شروع به ساخت هر محصولي هزينههاي بالاسري بيشتري به آن تحميل ميشود تا اينكه محصول به توليد انبوه برسد و هزينههاي مازاد سرشكن شود كه اين هزينهها ميتواند شامل انتقال دانش و تجربه، ايجاد بستر مناسب و زيرساختها مانند احداث كارخانههاي توليد قطعات و مصالح مربوطه و تعليم نيروهاي متخصص و كارآمد و... باشد كه اين پيش نيازها لازمه ايجاد يك صنعت پويا است. براي مثال، اگر شخصي بخواهد در مسابقهاي شركت كند باید حتما در اردوهاي تداركاتي شركت کند، بدنسازي و تغذيه مناسب داشته باشد و قبل از شروع مسابقه نرمش كند تا براي مسابقه اصلي آماده شود. هرگاه بخواهد بدون انجام دادن اين پيشنيازها وارد مسابقه شود، مطمئنا دچار آسيب خواهد شد و نتيجه نخواهد گرفت. ايجاد يك صنعت پويا و فعال نيز به همين صورت بوده و ما باید به توسعه پايدار بينديشيم تا بتوانيم اين ميراث را براي نسلهاي بعدي ماندگار كنيم. براي ماندگار شدن هر صنعت يك دوره گذار وجود دارد كه در اين دوران فشارها و چالشهاي زيادي پيشروي آن صنعت است و استراتژيهاي اين دوره در موفقيت و خودكفايي يا عدمموفقيت آن بسيار تاثيرگذار است. براي روشنتر شدن بحث، به يك موضوع واضح و ملموس اشاره ميكنيم. خودروسازي كشور زماني كه خواست به خودكفايي برسد و روي پاي خود بايستد، ابتدا مسوولان و متخصصان به خودباوري رسيدند كه ميتوان در كشور خودرو ملي توليد كرد؛ بنابراین پس از مطالعات و امكانسنجيهاي بسيار (پيش مهندسي) و تحمل سختيها و مشكلات و رويارويي با چالشهاي بزرگ طرح توليد خودرو ملي شروع شد و بالاخره موفق به توليد آن در سطح ملي شدند.
حال با چند سوال مواجه هستيم؛ 1- آيا امكانات توليد در حال حاضر با امكانات روزهاي اول توليد يكي است؟ 2- آيا در حال حاضر خودرو ملي را با همان كيفيت روزهاي اول توليد استفاده ميكنيم؟ 3- آيا مقدار توليد سالانه اين خودرو با روزهاي اول برابري ميكند؟ 4-آيا تجربه، دانش و مهارت متخصصان و مهندسان و كارگران دستاندركار همانندروزهاي اول است؟ در پاسخ بايد بگوييم مطمئنا اينگونه نيست و كيفيت، امكانات، مقدار توليد و دانش و مهارت از روزهاي آغازين توليد بيشتر شده است. همچنان كه در صنايع ديگر پيشرفتهاي زيادي حاصل شده است باید در زمينه صنعت ساختمان نيز پيشرفتهاي چشمگيري حاصل شود، و چارهاي جز ساخت ساختمان به روش صنعتي نيست.
*مدرس عمران دانشگاه