انتقال پایتخت مسئله ای که هراز گاهی مطرح میشود
انتقال پایتخت مسئله ای که هراز گاهی مطرح میشود
مهندس حجت الله عزیزی*- تغییر پایتخت به عنوان راهی برای کاهش مشکلات محیطی شهر تهران کمابیش از پنجاه سال گذشته مطرح بوده است. هرازچندگاهی نیز با شدت گرفتن معضلاتی همچون آلودگی هوا، انگار پرنده ماجرای تغییر پایتخت مدتی از قفس خارج شده و پس از رسیدن فصل گرما و کاهش آلودگی هوا دوباره به قفس برمیگردد. برهمین اساس برای بسیاری از ساکنان تهران و به ویژه آنها که نسبت به این شهرحس زادبومی دارند، همواره این پرسش وجود دارد که آیا واقعا روزی بیرق پایتختی ازاین شهر ستانده شده و درجای دیگری به اهتزاز درخواهد آمد؟
واقعیت امر این است که اکنون نمیتوان صریح و مطمئن به این سوال پاسخ داد. جزآنکه دست کم درکوتاه مدت ارادهای برای اجرای چنین پروژهای وجود ندارد و دربلندمدت نیز همه چیز به وضعیت مولفههای زیست محیطی شهر بستگی دارد.
قطعا اگراوضاع ترافیک بهبود یابد، آلودگی هوا کاهش یافته و به حد استانداردهای جهانی برسد و زیرساختهای رفاهی و مبلمان محیطی شهر متناسب با نیاز و توقع شهروندان بشود، جابهجایی پایتخت به دشواری ممکن است در دستور کار دولتی قراربگیرد. اما اگر بنا به تداوم وضعیت موجود باشد، تردیدی نیست که تغییر پایتخت به معنای انتقال دست کم 200 هزار شغل و متناسب با آن مهاجرت یک میلیون نفر از شهر خواهد بود. روزانه بیش از این تعداد نیزازمراجعان و مسافران شهر نیز کاسته شده و به این ترتیب بخشی از ازدحام و آلودگی موجود در شهرکاهش خواهد یافت.
اما آیا به فرض اجرای چنین پروژهای مشکلات تهران یکبار برای همیشه حل خواهد شد؟
برای پاسخ به این سوال چند نکته را باید مورد توجه قرار داد.
نخست آنکه تهران فقط پایتخت اداری ایران نیست. متاسفانه درطول زمان و براساس یک سانترالیسم زیانبار، تهران به پایتخت اقتصادی، فرهنگی، آموزشی، هنری و حتی رفاهی و تفریحی ایران نیز تبدیل شده است. کماکان تهران جاذب طبقه رو به رشد متوسط از سراسر کشور بوده و همچون تجربه شهرهای جدید عملا هرنوع برنامهریزی برای تغییر الگوی سکونت به جذب جمعیت افزونتربه این شهر تبدیل شود. شاید خروج یک میلیون نفر در قالب پروژه تغییر پایتخت که درابتدا پروژهای ساده و منطقی برای کاهش مشکلات زیست محیطی تهران انگاشته میشود در عمل به وضعیتی پیچیده برای تغییر شرایط موجود ارائه نمی دهد.
تغییر پایتخت پروژهای بسیار پرهزینه و زمان براست. شاید آسانتر و منطقی تراین باشد که این هزینه واین زمان را به جای اجرای پروژهای با آثارموقت، صرف بهبود شرایط زیست محیطی شهرتهران و توسعه زیرساختهای رفاهی در شهرستانها كنيم. آنچه که گفته شده البته لزوما نافی طرح تغییر پایتخت نیست. شاید هم درقالب یک پروژه تجاری روزی این طرح اجرایی شود، مشابه آنچه که در کشورهای مالزی و برزیل شاهد آن بودهایم. اما به عنوان یک راهبرد زیست محیطی، بعید است که گزینه اول برای حل مشکلات تهران، ستاندن عنوان پایتختی ازاین شهر باشد.
تهران چه مرکزیت اداری کشور باشد و چه نباشد، همیشه بزرگترین و مهمترین شهر ایران خواهد بود و بهسازی و ساماندهی چشمانداز آن گزینهای اجتنابناپذیر و غیرقابل کتمان است. گزینهای که پرنده آن هرگز احتمال بازگشت به قفس ندارد.
*عضو هیاتمدیره سازمان نظام مهندسی ساختمان استان تهران