دبیر انجمن صنفی تولیدکنندگان و فناوران صنعتی ساختمان ایران، برخلاف تصور، تا حد زیادی مدافع وضعیت موجود صنعتیسازی مسکن است؛ هر چند که البته دیدگاه مثبت او انتقاداتی را هم به همراه خود دارد.
در واقع انتقاد او بیشتر ناظر بر ذهنیت و مفهومی است که از این پدیده در ایران رایج شده است. جعفر قرائتی ستوده میگوید، هماکنون بستر مساعدی برای بهکارگیری صنعتیسازی در اجرای سازهها ایجاده شده است، مشروط بر آنکه نگرش متولیان درباره این مفهوم تغییرات اساسی پیدا کند. با او گفتوگویی انجام دادهایم که میخوانید.
شما به عنوان دبیر انجمن صنعتیسازی ساختمان ایران، بارها عنوان کردهاید که صنعتیسازی ساختمان یک فرآیند است. از طرف دیگر، آنچه در ظاهر امر پیداست، بسیاری از مسئولان دستاندرکار در حوزه ساختمان، بهکارگیری سیستمهای صنعتی را کلا مترادف با صنعتیسازی ساختمان میدانند و با این رویکرد مدام آمارهای خوشبینانه راجع به رشد صنعتیسازی ساختمان میدهند. بنابراین برای روشن شدن موضوع ابتدا تعریف دقیقی از صنعتیسازی ساختمان ارائه کنید تا به مسائل دیگر بپردازیم؟
قبل از اینکه بخواهم تعریف دقیقی از صنعتیسازی ساختمان را عنوان کنم بهتر است مفهوم صنعتیسازی به معنای عام کلمه را روشن کنیم. اساسا به مدیریت کردن هر سیستمی واژه صنعتیسازی اطلاق میشود که این مدیریت شامل شناخت و برنامهریزی و بررسی هدفهای مورد نظر است که تمامی آنها پروسه و فرآیندی را شامل میشود که میتوان از آن به عنوان صنعتیسازی یاد کرد. برپایه این تعریف ما در حوزه خودرو و نیز بستهبندی مواد غذایی توانستهایم به مصادیق صنعتیسازی دست پیدا کنیم.
با این مقدمه صنعتی سازی ساختمان چه تعریفی دارد؟
صنعتی سازی بیشتر بحث مدیریت و برنامه ریزی است و در واقع این مهم پروسهای است که مدیریت منابع را شامل میشود. در ساختمان این منابع شامل مصالح، زمان، نیروی کار و منابع مالی است که با برنامهریزی برای بهرهوری بهینه از مولفههای مذکور، صنعتیسازی ساختمان به معنای واقعی کلمه محقق میشود.
دولتمردان بارها اعلام کردهاند با توجه به نیاز به تولید سالانه یک میلیون و پانصد هزار واحد مسکونی در سال، تنها راهکار حل بحران مسکن صنعتی سازی است. در این بین مسئولان نیز بر این باورند در مسکن مهر سهم صنعتی سازی مسکن در سطح بسیار مطلوبی محقق شده است. شما چقدر این ادعا را واقعی میبینید ؟
تا پیش از اجرای طرح مسکن مهر بسیاری از مسئولان در مقابل صنعتیسازی جبهه میگرفتند، به طوری که فراگیر شدن این مهم، امری غیرممکن به نظر میرسید اما مسکن مهر فرصت بسیار مناسبی برای اجرای بهینه صنعتی سازی و تغییر نگرش مسئولان به این عرصه را فراهم کرد. به عنوان مثال زمانی که دولت اعلام کرد از طریق مسکن مهر قصد دارد سالانه یک میلیون و پانصد هزار واحد مسکونی بسازد ظرفیت تولید صنعتیسازی مسکن در کشور ۲۵۰ هزار واحد در سال بود که خوشبختانه طرح مسکن مهر باعث شد که ظرفیت تولید صنعتی سازی و پتانسیل فنی شرکتهای ساختمانی از رشد بسیار خوبی برخوردار باشد.
اما بسیاری از کارشناسان به طرح مسکن مهر ایرادهای فنی زیادی وارد میکنند. گفته میشود دراین طرح با هدف آمارسازی، کیفیت فدای کمیت شده است؟
نباید فقط نقاط منفی این طرح را دید؛ به اعتقاد بنده در واقع شناخت اولیه از صنعتیسازی از طریق مسکن مهر ایجاد شده است و الان باید با برنامهریزیهای درست و مدیریت صحیح به این شناخت عمق بخشیده شود. با این دیدگاه، همکاران ما در انجمن فناوریهای ساختمانی پیشنهاد راهاندازی معاونت صنعتیسازی و نیز رتبهبندی شرکتهای صنعتیساز را به مجموعه وزارت راه و شهرسازی دادهاند که امیدوارم مسئولان این پیشنهادها را مورد بررسی قرار دهند. به اعتقاد ما مقوله صنعتی سازی نباید زیر مجموعه وزارتخانه صنعت، معدن و تجارت باشد چرا که این وزارتخانه بیشتر صنایع بزرگ را تحت پوشش قرار میدهد و صنعتیسازی ساختمان در این مجموعه در حاشیه قرار میگیرد.
در مورد پروژه پایلوت صنعتیسازی مسکن که از سوی شرکت مدیـریت پروژههـای ساختمــانی ایران (مپسـا) برگزار شد هم کمی توضیح دهید. به نظر شما این پروژه تا چه حد توانست در ترویج اجرای بهینه صنعتی سازی موفق شود؟
شرکت مپسا در بدو امر قرار بود که زمینه بهکارگیری سیستمهای مختلف صنعتیسازی را در استانهای مختلف اجرایی کند که این هدف محقق نشد در مرحله بعد ساخت ۱۱۰۰واحد صنعتی در پرند در قالب مسکن مهر نهایی شد اما اجرای آن در بین شرکتهای مختلفی تقسیم شد. بنابراین این پایلوت توان مدیریتی شرکتها برای تحقق مولفههای مهم صنعتیسازی شامل سریعسازی و انبوهسازی را ارتقا نداد. ضمن اینکه این شرکت نتایج صنعتیسازی را منتشر نکرد اما همچنان که قبلا هم اشاره کردم طرح مسکن مهر دروازه ورود به عرصه وسیع صنعتی سازی ساختمان بود و الان زمان آن رسیده که صنعتی سازی به معنای واقعی کلمه در ساخت و سازهایمان اجرایی شود. پیشنهاد میشود دولت ضمن تعامل با متخصصان و مشورت با آنها، گروههای محقق را به نقاط مختلف دنیا اعزام کند تا سیستمهای مختلف صنعتیسازی را شناسایی، وارد و به جامعه عرضه کنند. از طرف دیگر از الزامات نهادینه کردن صنعتی رشد شرکتهای صنعتیساز است چرا که شرکتهای ایرانی در حال حاضر هنوز از قوت لازم به لحاظ اجرای فنی و نیز حجم سرمایه لازم برخوردار نیستند.
اخیرا برخی از نهادهای متولی اقدام به تهیه سند صنعتیسازی کردهاند، به نظرتان در تدوین این اسناد چه مواردی باید حتما مد نظر قرار گیرد؟
مسئله مهم در مدیریت صنعتی این است که به این باور برسیم که صنعتی سازی یک تفکر است. بگذارید برای شما مثالی بزنم. با اینکه کشور ما کشوری زلزلهخیز است و برای مقابله با معضلات ناشی از این پدیده باید ساختمانها سبک ساخته شوند اما میبینیم که در عمل مردم ما ساختمانهایی که سبک ساخته شود را مسکن دائم تلقی نمیکنند که این هم ریشه در مسایل فرهنگی دارد. اما این مشکل در کشوری مثل ژاپن اصلا مصداق ندارد و همچنان که حتی در فیلمها میبینیم خانههای آنها کوچک و حتی اخیرا دیوارهای آنها از مادهای ساخته میشود که که زمینه اصلی آن نوعی کاغذ است. حال اگر قرار باشد مقوله صنعتی سازی بدون درنظر گرفتن شرایط بومی، اقلیمی، فرهنگی و حتی سیاسی و اقتصادی مردم در مناطق مختلف اجرایی شود به نتیجهای به جز شکست دست پیدا نمیکنیم. مصداق این مسئله در استانهای مرزی ما دیده شده است به طوری که برخی از روستاییان از ساختمانهای صنعتی پیش ساخته برای نگهداری احشام خود استفاده کردند و سکونت در کپرهای خود را به اسکان در این سازهها ترجیح دادند. به هر حال تجربیاتی از این دست نشان میدهد که هر سیستم و روش صنعتی در هر نقطهای جواب نمیدهد. بنابراین امیدواریم در قالب این سند که به زودی منتشر میشود تمامی این موارد دیده شود و تطابق و سازگاری سازهها با اقلیم و شرایط فرهنگی و بومی مردم کاملا مشخص و شفاف شود؛ این همان رسیدن به حاکمیت تفکر بر مدیریت صنعتی سازی ساختمان است.