پدیده آلونک نشینی در پایتخت
پدیده آلونک نشینی در پایتخت
اواخر دهه 1360 شمسی هجوم جمعیت از شهرهای مختلف به تهران پدیدهاي را بهوجود آورد که در قالب آلونکنشینها قابل بررسی است. این پدیده که شکل ظاهری شهر را نیز بسیار نامطلوب کرده بود، اختصاص به منطقه خاصی نداشت و در تمام قسمتهای شهر قابلمشاهده بود.
چنانکه در حوالی پل مدیریت هم میشد نشانههای مربوط به آلونکنشینی را تشخیص داد. این آلونکها از وجوه چندی مشابهتهایی داشتند، چنانکه بیشتر آنها از مصالح ناپایدار به وجود آمده بودند و مساحت اندکی داشتند. اکثر ساکنان آن روستاییانی بودند که به شهر مهاجرت کرده بودند. مهاجرت آنها ماحصل سیاستهای نادرستی است که در دوره پهلوی به اجرا درآمده بود. هر چند پیدایش این اجتماعها به پیش از این دوره بازمیگشت.
سابقه پیدایش آلونکنشینهای تهران به گفتهای به سال 1311 برمیگردد که باتوجه به قلت منابع، نمیتوان پیرامون آن به درستی اظهارنظر کرد؛ اما به یقین پس از سالهای 1332، این پدیده به شکل جدی مطرح شد. نخستین اجتماع آلونکنشین را گودهای جنوب شهر تشکیل میدادند که تا شهریور 1359 نزدیک به 10450 خانوار جمعیت داشتند. به نظر میرسد همزمان با توسعه کشور در میانه سالهای 1345 تا 1355، این پدیده نیز ظهور و رشد مضاعفی پیدا کرده است، اما قدیمیترین این اجتماع را حلب شهر به خود اختصاص داده که در سال 1335 تاسیس شده است. پس از انقلاب نیز این پدیده همچنان ادامه حیات داشت. وعدههای غيرعملياتي و غیرعملی خاصه در سالهای اولیه انقلاب سبب شد که با وجود اشغال ساختمانها از سوی ساکنان آلونک دادن زمین، وام و مصالح ساختمانی به قیمت دولتی و حتی اسکان برخی از خانوارها از سوی دولت جمعیت این مناطق افزایش یابد که این روند تا سال 1360 ادامه داشت. مبارزه نسبتا قاطع شهرداری با ازدیاد این اجتماعها خاصه از سال 1360 به بعد، موجب شد تا روند روبهرشد آن متوقف شود.
بخشی از این آلونکها در قالب حلبیآبادها و بخشی در شهرکهای آلونکی خودنمایی میکرد. بزرگترین این شهرکها در جنوب تهران واقع شده بود. در جنوب منطقه 16، تکه زمین بایر بزرگی قرار داشت که از شمال به خیابان شهید سیدجمشید و پانزده متری بعثت از جنوب به خیابان چرمسازی از شرق به مسیل فیروزآبادی و از غرب به خیابان جوانمرد قصاب محدود میشد. در این بخش دو شهرک و یک ساختمان اداری متعلق به کوره پز خانه متروک قرار داشت. در زمان مورد بحث، بیش از 50 سال از عمر این ساختمان میگذشت. در اطراف آن شیرهای آبی وجود داشت که تا سال 1365، نیاز ساکنان را مرتفع میکرد؛ اما با جمع شدن قبضهای آب بهای پرداخت نشده که در سال مورد نظر به 37000 تومان رسیده بود خشکیده شد و ساکنان آب مصرفی خود را از شهرکهای همجوار تأمین میکردند. اولین گروهی که در اطراف این ساختمان قامت كردند و تهرانی شدند کارگران کورهپز خانهها بودند که در نزدیکی محل کار به دنبال سرپناهی میگشتند. پس از اصلاحات ارضی و خاصه با افزایش پول نفت بدون زمینه اقتصادی و تولیدی زندگی آنها دستخوش تحولاتی منفی شد و بسیاری از آنها ترک کار کردند. خانههای کوچک این مجموعه گاه تا یک میلیون ریال فروخته شده بود. مواردی اجاره داری نیز وجود داشت. در کنار این مجموعه دو شهرک به نام شهید عراقی و مطهری هم وجود داشت که خصوصیات اجتماع آلونکنشین را داشتند. در شهرک عراقی جمعا حدود 275 خانوار در این زمان به سر میبردند که سابقه سکونت برخی از آنها به بیست سال میرسید. شهرک مطهری نیز پیش از انقلاب و در سالهای ابتدایی دهه 30 بنا شده بود که هر دو ساکنان خاص خود را داشتند. همچنین میتوان به شهرکی در منطقه 10 شهرداری تهران در آن زمان نیز پرداخت که سابقه پیدایش آن به سالهای 1325 شمسی میرسید. در سال 1366، 209 خانوار در آنجا زندگی میکردند؛ اگرچه از میزان مساحت خانههای این شهرک اطلاعی در دست نیست، اما میتوان گفت که آلونکهای ساختهشده در این مکان بین یک میلیون تا یک میلیون و پانصد هزار ریال خرید و فروش میشده است و گاه تا 25000 ریال به اجاره میرفت. در کنار این دو نوع، گونه سومی از این قبیل اجتماعها نیز وجود داشت که با دو نوع پیش از خود مشابهتها و تفاوتهایی دارد. برخلاف دوگونه نخست متراژ املاک در آن مشخص است و حداقل 20 متر و حداکثر هفتاد متر بود و تا 2 میلیون و پانصد هزار تومان خرید و فروش میشد. به این ترتیب، میتوان گفت: از میان سه نوع اجتماع آلونکنشین در تهران این نوع سر و سامان یافتهتر بوده است.