اشكالات فنی و مصرفی ساختمانهای نوساز در شهر تهران
اشكالات فنی و مصرفی ساختمانهای نوساز در شهر تهران
منصفانه نيست اگر درباره مناطقي كه با مسكنمهر بهوجود آمدهاند بگوييم، كل اين مناطق بدون هيچ محاسبه فني يا شهرسازي شكل گرفتهاند.
درست است كه دولتهاي قبلي طرح مسكنمهر را بيشتر از جنبه تامين سريع و ارزان نياز ملكي خانوارهاي كمدرآمد به اجرا درآوردند، اما رابطهاي كه در حال حاضر بين واحدهاي مسكونيمهر و خانوارهاي كمبضاعت شكل گرفته نبايد دستاويز منتقدان طرح قرار بگيرد و اينطور نتيجهگيري شود كه چون اين واحدها مخصوص دهكهاي پايين ساخته شده، پس بسياري از مسائل بديهي شهرسازي و ساختوساز در آنها رعايت نشده است!
شايد بد نباشد منتقداني كه از زواياي شهرسازي به مسكنمهر نگاه ميكنند بين اين ساختمانها و مثلا ساختمانهاي گران قيمتي كه در تهران ساخته ميشود، مقايسه منطقي و منطبق بر شاخصهاي مهندسي انجام دهند در اين صورت این احتمال وجود دارد که نمره مسكنمهر از نمره آپارتمانهاي متري 10 ميليون توماني تهران بيشتر شود.
در تهران، به دليل عدم نظارت نهادهاي مسوول و مشوقهايي كه دستگاههاي صادركننده مجوزهاي ساختماني بابت تراكم و كاربري اعطا ميكنند و همچنين به دليل ارتباطي كه بين تيراژ ساختوساز با درآمد همين دستگاهها وجود دارد، آپارتمانسازي حتي به شغل «بازنشستهها» هم تبديل شده طوريكه امروز مالكان ساختمانهاي ميانسال براي تامين مسكن فرزندان در آستانه ازدواج خود، تصميم ميگيرند از طريق شراكت با بسازوبفروشها، ساختمان 3 تا 4 طبقه در حال استفاده را تخريب و آن را به سازه 7 تا 8 طبقه متراكم با واحدهاي متراژ كوچك و با كمترين فضاي مشاع تبديل كنند تا از اين طريق، ملك اوليه هر خانوار داراي تعداد بيشتري واحد مسكوني شود.
اشكالات فني و مصرفي ساختمانهاي نوساز در شهر تهران اگر بيشتر از مسكنمهر نباشد، حتما كمتر نيست. ديوارهاي نازك و فاقد عايق صوتي، سقفهاي مركب از يونوليتهاي غيراستاندارد، اشراف بر ساختمانهاي كوتاهتر، عدم اجراي سيستمهاي گرمايشي و سرمايشي استاندارد و مسائلي از اين دست، ايراداتي است كه شهروندان بهرغم پرداخت بهاي سنگين براي خريد اين ساختمانها، از آن رنج ميبرند.
متاسفانه فرهنگ نقد «چشمبسته» از يك موضوع آن هم به محض بازشدن مسير انتقادهاي تيز به آن باعث شده در مواردي همچون طرح مسكنمهر كه اين روزها بهدرستي از سوي برخي صاحبنظران باتجربه و دولتمردان مورد آسيبشناسي قرار گرفته، به غلط توسط برخيها مورد تجزيه و تحليلهاي سطحي واقع ميشود.
در اينكه؛ هر طرح عمراني داراي اشكال و نواقصي است و طراحان يا عوامل اجرايي به دليل قرار گرفتن در بطن ماجرا، توان قضاوت را از دست ميدهند، ترديدي وجود ندارد اما ميزان خطاها، نواقص و انحرافات صورت گرفته در طرحي با مقياس 2 ميليون واحد مسكوني، در حدي نيست كه كل آن را نفي كنند.
در شرايط فعلي كه دولت جديد نسبت به مسكنمهر موضع نقادانه دارد و طبيعي هم است كه بخواهد طرحي جايگزين را به جاي آن برگزيند، بهترين ايده براي مرزبندي بين نقدهاي كارشناسي و نقدهاي غيركارشناسانه بررسي موردي پروژههاي مسكنمهر در شهرهاي مختلف كشور است.
وزارت راه و شهرسازي ميتواند شهرهاي جديد و همچنين شهرهاي بزرگي را كه مسكنمهر در آنها ساخته شده در قالب پروژههاي تحقيقاتي توسط دانشجويان عمران و شهرسازی دانشگاههاي معتبر كشور، مورد سنجش قرار دهد و نتايج به دست آمده را بعد از بررسي مجدد توسط كارشناسان وزارت راهوشهرسازي، انتشار عمومي دهد.
با اين شكل، فردا روزي اگر كسي بخواهد قضاوت درستي از طرح مسكنمهر داشته باشد، بدون آنكه قلم غيركارشناسي به دست بگيرد و مقالهاي در نقد يا تعريف مسكنمهر بنويسد، بر خود لازم ميبيند مستقيم به منابع و تحقيقات صورتگرفته كه حاصل مطالعات ميداني و كارشناسي دانشگاهها است، مراجعه كند.