تئوري شكست خستگي
دليل عمده خطرناك بودن شكست خستگي اين است كه بدون آگاهي قبلي و قابل رويت بودن رخ مي دهد. خستگي به صورت
شكستي با ظاهر ترد ، بدون هيچگونه تغيير شكل نا خالص در شكست نتيجه ميشود. معمولاسطح شكست در مقياس ماكروسكوپي
بر جهت تنش كششي اصلي عمود است.معمولا سطح شكست خستگي از ظاهر سطح شكست تشخيص داده ميشود،كه از يك ناحيه
هموار حاصل از عمل سايش با ترك در مقطع و يك ناحيه ناهموار كه در هنگام عدم تحمل بار توسط مقطع ،در قطعه به صورت
نرم شكسته شده است تشكيل مي شود. غالبا پيشرفت شكست توسط يك دسته حلقه نشان داده مي شود،كه از نقطه شروع شكست به
طرف داخل پيشرفت مي كند.
سه عامل عمده براي وقوع شكست خستگي ضروري هستند. اين عوامل عبارتند از:
1- تنش كششي حداكثري به مقدار بسيار زياد
2- تغييرات به حد كافي زياد يا نوساني در تنش وارده
3- زياد بودن چرخه هاي تنش وارده.
علاوه بر اين متغيرهاي ديگري مانند تمركز تنش، خوردگي، دما، بار اضافي، ساختار متالورژيكي، تنشهاي باقيمانده و تنشهاي
مركب هم وجود دارند كه شرايط را براي ايجاد خستگي تقويت مي كنند.