فضا در معماري
يكي از پرسشهاي تئوري معماري غرب ، اين است كه مفهوم فضا از چه زماني يكي از دل مشغوليهاي معماري شده است . قبل از اواخر قرن 19 در هيچ يك از متون ، بحث مشخصي راجع به فضا نداريم . اما هدف معماري هميشه يافتن فضايي منظم است كه وقايعي از پيش تعيين نشده را بپروراند . ” برورنو زوي “ ، معماري را هنر ساختن فضا معرفي مي كند. ” گيدئون “ از فضا به عنوان بحث اصلي معماري سخن مي گويد . لاسدن مي گويد :” فضا بغرنج ترين جنبه معماري و لكن عصاره آن است و سرمنزلي است كه معماري بايد به سوي آن حركت كند “ . مهم ترين ويژگي معماري مدرن پس از به ارمغان آوردن آهن و شيشه و تحولات سخت افزاري – به يمن شيوه هاي تازه بصري كه امپرسيونيست ها و كوبيست ها منادي آن بودند – كشف جديد از مفهوم فضاست و فضا به عنوان كيفيتي مثبت در كنار مثلث ويتريوويوس قوام تازه اي را از معماري مدرن پي ريخت.
فضا زمينه اي سه بعدي است كه اشياء در آن قرار مي گيرند و داراي جهت و موقعيت نسبي مي باشد . فضا ماده جوهري معماري است و منبعي لايتناهي كه بدون بعد سوم معنا و حضور معمارانه ندارد . فضا ماهيتا بي شكل است ، شكل بصري و كيفيت نوري و ابعاد آن بستگي كامل به حدودش دارد كه توسط عناصر تشكيل دهنده فرم تعريف مي شود . وقتي فضا توسط اين عناصر شروع به محصور شدن و سازماندهي شدن مي كند ، معماري ايجاد مي شود و شخصيت فضا تابع نظم حاكم بين اين عناصر است . چارلز مور مي گويد : ” وقتي از يك كف و يك سقف و چهار ديوار اتاق ساخته مي شود، در كنار شش عنصر ، عنصر هفتمي به نام ” فضا “ وجود دارد ،كه اين عنصر اثري بيش از عناصر فيزيكي اي دارد كه فضا توسط آنان ساخته شده است “ . فضا بوسيله اشخاص مختلف به گونه هاي مختلف احساس مي شود ، حتي در مورد ناظر ثابت هم بنابر تاثير عوامل اجتماعي – رواني در تغيير مي باشد و اينجاست كه مي توان گفت مسئوليت و وظيفه اي كه معماري فارغ از عملكرد دارد اين است كه فضا را به سمت هنر سوق دهد . معماري خود نوعي زبان است كه از طريق سازماندهي فضا بيان مي شود . زبان معماري شباهت زيادي به موسيقي دارد . زيرا فهم آن كمتر به مكان و زبان و بيشتر به فضا وابسته است . در مجموع بايد گفت فضا به عنوان ظرف يا مكاني كه فعاليتهاي بشري در آن صورت مي گيرد رابطه اي ناگسستني با زندگي دارد و لحظه اي از زندگي روزمره آدميان جدا نبوده است .
برگرفته ازمجلات معماري و شهرسازي ، كتاب زيباشناسي در معماري