نقش نور و رنگ در معماری مدارس
یکسان کردن درجات روشنایی در کلاس و تمرکز آن به روی تخته سیاه می تواند شرایط مناسبی را برای یادگیری دانش آموزان فراهم آورد. اگر شما تلاش به بالا بردن معیار و وضعیت آموزشی دارید بدون شک توجه به تمرکز فعالیت دانش آموزان در فرایند یادگیری اصلی ترین عامل خواهد بود. اما آینده ی پیش رو تعلق به افرادی خواهد داشت که تنها در یک مسیر و با هدف مشخص شروع به کار کنند. در دنیایی که درجه پیشرفت بستگی به انظباط حرفه ای دارد بدون شک نظم به سرعت تبدیل به مهمترین معیار خواهد شد، موفقیت متعلق به اشخاصی است که توانایی واکنش نشان دادن به رویدادهای پیش بینی نشده را در هر زمان دارا هستند و از قدرت تصمیم گیری برخورد دار هستند.
پاسخ دهی به حوادث غیر منتظره برای انسان یک امر کاملاً طبیعی به حساب می آید، ولی یادگیری و فرایند آموزش در صورتی محقق خواهد بود که مسیر آن در فراینری کامل، مستقیم و بدون عوامل پیش بینی نشده باشد. مهمترین مسئله در این پروسه شناخت طراحی مناسب و موثر و نیز به کارگیری آن خواهد بود و جواب دادن به آین سئوال که ما چگونه می توانیم یاد بگیریم.
چگونه ما یاد می گیریم:
همه ی ما به شکلی متفاوت، و در زمانی بدون وقفه شروع به یادگیری می کنیم. این رویداد در بازخوردهای شخصی، مکان های شلوغ، و در تعاملات اجتماعی که احساسات ما را بر می انگیزد اتفاق می افتد. ویژگی عجیب یادگیری در این است که فرایند آموزش زمانی اتفاق می افتد که شخص احساس امنیت و آسایش داشته باشد، و نیز زمانی اهداف یادگیری محقق خواهد شد که این فرایند با یک برخورد درونی همراه باشد. در حقیقت انسان ذاتاً به دنبال یادگیری و تشخیص طراح های مختلف و متنوع است.
شناخت طراح و توانایی مشاهده مفاهیم از درون اطلاعات موجود از ملزومات موفقیت در قرن 21 به حساب می آید. شتاب آمار فارغ التحصیلان مقاطع بالای علمی در سراسر جهان (بیش از 350 هزار نفر در هر سال، فقط در هند) نشان از رشد سریع عرضه اطلاعات گوناگون به متخصصان دارد. در مسیر این سیر تحولی، آینده به اشخاصی تعلق خواهد داشت که از امتیاز استدلال، تجربه سودمند، و به کارگیری آنها برخوردار باشند. توسعه ی حداکثری هوش بصری، توانایی خلق تصورات بزرگ، و خلق فضای مهیج و پرشور، از ابزارهای ایجاد این مسیر موفقیت به شما می آیند.
دانشگاه ها و مدارسی که اطلاعات به روز تری دارند سعی در به کارگیری معلمین و ایجاد دوره های تحصیلی ای دارند ه نقش بیشتری در انتخاب و نحوه ی مدیریت اوقات فراغت محصلین دارند. دوره ها و روشهای قدیمی آموزش همگی در مورد ارائه اطلاعات به مخاطبین مطالعات زیادی داشته اند، ولی طبیعتاً چیدمانی از سبک های آموزشی و مهارتی مختلف بدون استفاده موثر از محیط برای یادگیری چندان مفید نخواد بود.
آموزش محیطی:
زمانی که با معمارها و نور پردازها تجربه ی طراحی یا بازسازی مدارس را داشته باشید شاهد تغییر در کالبد کلاس های درس قدیمی خواهید بود، استفاده از رنگ های مناسب در جداره ها، تغییر کف پوش ها، و پوشش مناسب سقف و ایجاد روزنه های تاسیساتی در دیوار و سقف از مواردی هستند که دست خوش تغییر خواهند بود. چگ.نگی نتایج و آثار فرآیند آموزش در قرن 21 تنها از ردیف کلاس ها و میزهای تحریر پشت سر هم در مدرسه، و یا تنها نماینده و آموزگارانی در رشته های مختلف به همراه ارائه اطلاعات به دانش آموزان ایجاد نخواهد شد.
آموزش های محیطی مناسب در پی نمایش ویژگی های شهری و مناظر خوب هستند. برخی از ویژگی ها بدون زمان بودن آنهاست، همانند عمر یک جنگل پر درخت و یا حجم زمان در شهر همیشه بیدار نیویورک.
الگوهای طراحی و فعالیت ای آموزشی:
تشخیص الگوها و فعالیت های آموزشی مدرسه در سیمای خارجی ساختمان از دید مخاطب، یک راه حل مناسب برای برقراری ارتباط با محیط پیرامون و تعاملات انسانی خواهد بود. ارائه ی یک لیست کامل از شرایط و وضعیت آموزش مدرسه برای مخاطبین عام طبیعتاً ممکن نخواهد بود. اما این تعامل با محیط اطراف و توصیف آن در فضاهای داخلی و خارجی گزینه های متعددی را از درک محیط به نمایش در آمده و فضای آموزشی موجود را همراه با آرامش و یا آشفتگی برای مخاطبین داخل و خارج ساختمان فراهم خواهد آورد.
هدف این مقاله با ارائه ی الگوهای مختلف به همراه این متن بیان نقش و عملکرد نور در بکارگیری در هر یک از این الگوها است.
دورنما، جنبش و اصول نور پردازی:
بررسی و یک نگاه کلی به موضوعات و سپس توجه کردن دوباره به عناصر؛ این یک عکس العمل طبیعی هر انسانی نسبت به موضوعات پیرامون خود است که اغلب به صورت ناخودآگاه اتفاق می افتد. برای مثال می توان گقت که در کتابخانه افراد بعد از چند دقیقه مطالعه اغلب به سقف و یا نقاط دورتر نگاه می کنند در حقیقت این کار با هدف دقیق شد رخ می دهد، عکس العملی هست نسبت به خستگی و استراحت دادن به چشم خود.
به طور غیر ارادی نگاه ما به سمت نور و رنگ ها جلب خواهد شد (مگر در مواردی که شخص از چیزی وحشت کرده باشد یا در حال فرار باشد) طراحان به خوبی از این واکنش طبیعی انسان و جلب توجه نگاه او به بالا و پائین آگاه هستند. طراحی یک چشم انداز مناسب با هدف معین کردن و نظم دادن به واکنش های مخاطبین و نیز تلاش برای هدایت، اول چشم انسان و سپس بدن او در فضا به کمک این حالات طبیعی قابل انجام خواهد بود.
تنوع و جنبش در طراحی یک عامل محرک در رسیدن به اهداف مورد نظر خواهد بود، اما اگر به شکل صحیح و پیش بینی شده در مسیر نگاه و حرکت انسان از آن استفاده نشود می تواند خود آن عامل مغشوش شدن فضا و درک حسی ما از فضا باشد. طراحان می توانند از این نوع تنوع در محیط مثل لامپ های تعبیه شده و سنسورهای رقص نور در بهترین شکل خود به عنوان عامل محرک در فضا استفاده کنند (تصور کنید شخص در حیاط و یا در داخل ساختمان مدرسه قرار دارد، او چه چیزی را می بیند؟ چشم های او چه چیزی را دنبال می کنند؟) اگر عناصر بصری و نورهای مناسب در گوشه ها و دور از کانون توجهات بیننده قرار گیرند می توانند بهترین عامل در جذب بیننده و تحرک و پویایی فضا باشند. این مقصد بصری مورد نظر می تواند یک فرم مجسمه ای مشخص از اجسام اطراف خود و یا یک دیوار با رنگ مناسب و یا براق باشد، و یا حتی یک لامپ که درجه درخشندگی بالاتری نسبت به محیط اطراف داشته باشد.
طیف های کامل نور پردازی:
نور پردازان اغلب توجه زیادی به طیف های مختلف نوری در محیط خود می کنند، و زمانی که به خلق طیف کامل یک نور می رسند معجزه ی نورها را در فضا به نمایش خواهند گذاشت. تمایل به داشتن طیف عریضی از نور و رنگ در یک محیط نشان از یک برنامه کل نگر در طراحی داخلی را دارد. برنامه ای که تنوع در سبک طراحی و یک کیفیت آموزشی مناسب را ایجاد خواهد کرد.
همه ی ما به شکل های متفاوتی و در زمان های مختلف شروع به یادگیری می کنیم. در محیط های آموزشی ما به گوناگونی در شدت نورپردازی، کیفیت و رنگ مناسب نور نیاز داریم. نور طبیعی و محیطی ما طیف های مختلفی از نور را شامل می شود که در قسمت های مختلف به صورت های متفاوتی تابیده شده است.
مثال زیر نمونه ای از به کارگیری طیف های متفاوت نور در یک محیط آموزشی است، الگویی برای مدارس قرن 21 و توضیح اینکه نحوه ی به کارگیری این نورپردازی ها چگونه طراحی می شوند.
خوش آمد گویی در ورود:
طراحی هدفمند ورودی برای یک مدرسه یا دانشگاه از اهمیت بالایی برخوردار است، به دلیل اینکه این ورودی به عنوان یک نشانه یا امضاء در طراحی شهری یاد می شود و حضوری بی همتای آن در اجتماع و منظر شهری برای طراحان پر معنی خواهد بود. این مسئله برای دانشجویان و مخاطبین پروژه نیز به عنوان یک هویت شخصی یاد میشودو حضور آن باعث ایجاد یک اتصال با انجمن های آموزشی و دست یافتن به آن به عنوان یک نشان ممتاز برای فارغ التحصیلان خواهد بود. ورودی مجموعه نه فقط معرف یک ساختمان در آغاز داخل شدن به آن می تواند باشد بلکه معرف انجمن های آموزش کوچک نیز در داخل یک دانشگاه یا مدرسه خواهند بود.
پژوهش ها در سیستم آموزشی جدید، انجمن های آموزشی کوچک را با مقیاسی در حدود 150 دانش آموز و یا کمتر معین کرده است. (مطالعات نشان می دهد که نتایج به دست آمده در مدارس عمومی، نسبت به نتیجه بخش بودن آموزش ها در مدارسی با تعداد دانش آموز 120 نفر به بالا روبه کاهش و شکست بوده است) از زمانی که تعداد محصلین در مدارس و دانشگاه ها به بیش از 150 نفر افزایش پیدا کرده است یکی از راهکارهای دستیابی به موفقیت تحصیلی به کارگیری انجمن های آموزشی کوچک خواهد بود. این موضوع نیاز به شکسته شدن مقیاس، نه تنها در سیستم آموزشی، بلکه در نوع نگرش به طراحی معماری مدارس و دانشگاه، و نیز خلق فضاهای آموزش گروهی خواهد داشت. ورود به هر انجمن آموزشی کوچک نیازمند تعریف یک ورودی مناسب با هویت بی همتا می باشد. نوپردازی بدون شک یکی از عوامل تعیین کننده در خلق این هویت خواهد بود.
تعریف مناسب از فضای ورودی دربرگیرنده ی یک سری از اتصالات و عناصر وحدت بخش در شکل گیری آن می باشد؛ در ایجاد این عناصر نشانه و جلوه ی فضای دانشجویی و دانش آموزی باید حفظ و برجسته شود، شدت نور مناسب در فضا، هدایت بدون واسطه ی مخاطبین به فضاهای جمعی و اتاق های اداری و دوری از آشفتگی محیطی در طراحی ورودی از معیارهای شکل گیری این هویت در سیستم آموزشی مدارس خواهد بود.
به عنوان مثال می توان دیوار مقابل فضاهای عمومی را برای هدایت مخاطبین از سمت ورودی با یک رنگ عمیق و پایدار از لحاظ بصری رنگ آمیزی کرد. منقوش کردن دیوارها و سطوح بزرگ این فضاهای عمومی با نقاشی های دیواری و همچنین استفاده از نورهایی با درجه درخشندگی بالا باعث دعوت دانشجویان و دانش آموزان به این فضاهای عمومی و جمعی خواهد شد. در مسیر بعدی و برای رسیدن به فضاهای اداری می توان با آویزهای مستقیم و غیر مستقیم و نیز ایجاد روشنایی با تناسب 60درصد روشنایی در بالا و 40درصد روشنایی در پائین ورود ه این بخش را تعریف کرد.
محیط های علمی آزمایشگاه:
صحبت از فعالیت های علمی بدون شک در ذهن ما تداعی کننده ریاضیات و فعالیت های جمعی را خواهد داشت. الگویی از آموزش و زندگی کنار هم، به عنوان مثال می توان به تعاملات دانشجویی و همکاری ها در محیط دانشگاه اشاره کرد.
طراحان با استفاده از این الگوی رفتاری سعی بر طراحی مدارس، دانشگاه ها، و محیط های آموزش گروهی می کنند؛ ایجاد محیطی در جریان زندگی روزمره و همکاری های علمی از اهداف خلق این فضاهای آموزشی به حساب می آید. طراحی این فضاها بر اساس نیاز مخاطبین خود هم به علوم زیبایی شناسانه خواهد پرداخت و هم به علوم انسانی حاکم بر محیط. تجربه ی طراحی محیط های آموزشی قرن 19 و 20 مثالی معکوس در خلق فضای این محیط های آموزشی به حساب می آید. جدایی بین تفکر تجربی و علوم رفتاری و در سمتی دیگر تفکر مصنوعی و شهودی باعث به وجود آوردن فضایی خنثی و سخت در این محیط های آموزشی بوده است.
نور پردازی در درجه ی اول وظیفه ی بازتاب شخصیت فضای مورد استفاده را دارد. تحقیقات نشان داده است که فضاهای آزمایشگاهی نیاز به نورپردازی هایی با محدوده ی مشخص برای هر فرد را دارد، استفاده از نورهایی با درجه ی درخشندگی مشخص و قابل کنترل و همچنین ایجاد مسیرهای خطی به وسیله ی نور برای هدایت مخاطبین از ضروریات طراحی نور پردازی در فضاهای آزمایشگاهی به شمار می آید.
یادگیری از گذشته:
پیش از ارائه ی الگوهای جدید آموزش و پرورش در آینده، نگاه کردن به گذشته و دوری از اشتباهات آن دوران سودمند خواهد بود. یادآوری های زیادی در مورد نورپردازی و رنگ ها وجود داشته است که نیاز به بیان و بررسی آنها ضروری می باشد.
یادآوری 1: متحدالشکل کردن روشنایی:
در گذشته نیز تلاش های بسیاری برای بیان یک الگوی یکسان و هماهنگ از نور پردازی و شدت درخشندگی آن بین تمام فضاهای آموزشی و ساختمان های مدارس شده است. ولی در بیست سال گذشته هیچ منبع مکتوبی برای ارائه ی یک طرح مناسب برای نورپردازی معماری آموزشی ارائه نشده است؛ همان طور که بحث شد روشنایی لازمه یکی کردن احساسات در یک گروه مخاطبین مکان های آموزشی و نیز اولین بحث برای ارائه ی یک معماری مناسب در قرن 21 است.
علم نور پردازی در پی ارائه ی الگویی است که از گذشته دور و با ایجاد آن به کمک شمع هایی که در مرکز اتاق و یا در طاقچه های اطراف کلاس درس قرار می گرفت به ما رسیده است.
یادآوری 2: رنگهای اولیه برای بچه ها:
اغلب مناسب ترین راهبرد برای بیان روشنی نور و وضوح محیط برای مخاطبین کودک استفاده از رنگ های اولیه است. در حقیقت پژوهش های زیادی نشان از این واقعیت دارد که کودکان احساسات عجیب و متفاوتی در واکنش به اختلافات اندک میان نور پردازی و رنگ در دو محیط جدا از یکدیگر نشان می دهند. به عنوان مثال می توان به مصالحه و هم نوایی ویژه ای که کودکان با رنگ های طبیعی و رنگ های نزدیک به پوست بدن دارند اشاره کرد، در عین حال می توان در محیط های که کودکان در آنجا قرار دارند از رنگهای تند و گرم در ابعاد و اندازه کم استفاده کرد و به نیاز پر جنب و جوش، و پر حرارت کودکان پاسخ داد.
یادآوری 3: رنگ قرمز تحاجم را بر می انگیزد، رنگ سبز آرامش بخش است:
تحقیقات مشخص کرده اند که رنگ قرمز حس تحاجم را بر می انگیزد، رنگ سبز آرامش بخش است و رنگ زرد نمایانگر هوش انسانی و در اجسام نشان دهنده ی قدرت آن است.
صدها، اگر نخواهیم بگوییم هزارن مدرسه، بیمارستان و حتی زندان به رنگ سبز نقاشی شده اند، (به دلیل نیاز به آرامش و سکوت) تمام رنگ ها زمانی که با اندیشه و در مکان مناسب استفاده شوند در فرایند یادگیری در تمام سنین اثر بخش خواهند بود. بهترین معیار موجود در استفاده از رنگ ها در مکان های متفاوت، توجه به وابستگی آن رنگ در زمینه های فرهنگی و اقلیمی و نیز شرایط موجود و نورپردازی محیط می باشد.
یک الگوی خوب در طراحی نورپردازی و رنگ سطوح در محیطهای آموزشی استفاده از هر دو گزینه ی رنگ و نور در سطوح بزرگ و در جلوی دید مخاطبین به صورت یک تکه و پرهیز از لکه های متفاوت در کنار یکدیگر است. اهمیت و نقش نور برای نور پردازان به حدی است که با انتخاب رنگ مناسب در محیط می توانند تا 25درصد از شدت روشنایی لامپ ها و برق مصرفی بکاهند. استفاده تنها و یکنواخت از رنگ های روشن هم در محیط های مختلف توصیه نمی شود؛ به کارگیری از رنگ های گرم و قوی در فضا باعث ایجاد یک تنوع و محرک در محیط های آموزشی خواهد بود.
یادآوری 4: رنگ های طبیعی بهترین هستند:
یک نکته ی متعارف وجود دارد که رنگ های طبیعی را بهترین گزینه برای محیط های آموزشی می داند، به دلیل آنکه رنگ های طبیعی تمرکز دانش آموزان و معلمین را در فضای معماری حاصل خواهد کرد. این الگوی فکری در سال های 1960 تا 1970 به دلیل استفاده زیاد از عناصر غیر طبیعی مانند شیشه، فولاد، و آلومنیوم در تمام نقاط جهان بیشتر مورد اهمیت و استفاده قرار گرفت.
به گمان طراحان استفاده از معماری گذشته همراه با تحلیل و بررسی آن به ایجاد یک فضای انعطاف پذیر و نیز خلق محیطی انسانی کمک خواهد کرد، اما این نگاه نتیجه ای معموس داشت و حاصل آن خلق تنها کالبد بی روحی از معماری بود.
یادآوری 5: استفاده از لامپ های یکسان مناسب است:
این نوع از توصیه ها بدون داشتن تجربه مناسب در کار، چیزی را به ما نمی آموزد و نتیجه کار یکنواختی در پروژه خواهد بود. در عین حال استفاده از منابع نوری یکسان مدیریت و تحلیل محیط را برای مخاطب آسان خواهد ساخت و به طراح در خلق یک فضای سبک کمک خواهد کرد.
استفاده از تنوع نور پردازی در محیط های عمومی و آموزشی چیزی جزء اجبار به تحمل و نگاه کردن خیره را برای مخاطبین به همراه نخواد داشت. مثل اجبار دانش آموزان به نشستن بر روی صندلی خشکِ پلاستیکی و نگاه کردن به یک مسیر مستقیم و گوش دادن به صحبت های معلم! نتیجه ی هر دو این مثال های چیزی جزء کسالت را برای دانش آموزان به همراه نخواهد داشت. هدف از طراحی زمانی حاصل خواهد شد که به نیاز مخاطب در استفاده از محیط های آموزشی و نوع نگرش هدفمند او از بهره برداری این فضا پاسخ داده شود. مهمترین عامل موفقیت در کار، توجه به مخاطب و مصرف کنندگان از محیط است، نه فقط به تسهیلات و وضع موجود ساختمان.
یادآوری 6: نور طبیعی بهترین است؛ اما نه برای استفاده در سالن ورزشی:
این بخش با بیان این مطلب که کنترل نور طبیعی با دشواری هایی همراه است سعی در معرفی نور طبیعی محیط پیرامون به عنوان یک عنصر مهم در فضای یادگیری را دارد.
تحقیقات نشان داده است که نور روز تابیده شده به صورت مطلوب در کلاس درس، وضوح و درک مطالب را به میزان 20درصد و تعاملات محیطی و ضریب دقت دانش آموزان را تا 22درصد افزایش می دهد. در عین حال استفاده از نور طبیعی در سالن های ورزشی به دلیل کنترل دشوار آن و ایجاد نکردن روشنایی یکسان در تمام فضای سالن، توصیعه نمی شود و نمی توان آن را با معیارهای مطلوب نو پردازی همخوان دانست. تنها استفاده از نور شمال به دلیل یکنواختی آن در ساعات بیشری از طول روز و همچنین نورهای فیلتر شده و نورهای تعدیل پذیر که قابلیت کنترل و پخش همسان آن در محیط بیشتر است برای مسابقات ورزشی و فعالیت های ورزشی در محیط باز توصیه می شود.
در صورتی که امکان کنترل و فیلترکردن مناسب نور به هر دلیلی ممکن نباشد طراحی معماری مدرسه یا دانشگاه باید به گونه ای باشد تا استفاده و بهره مند شدن تمامی فضاها از نور روز را بیمه کند.
یادآوری 7: فضاهای نمایشی نباید هیچ پنجره ای داشته باشند:
این نکته بر اساس اهمیت کنترل نور پردازی در سالن های نمایشی بیان شده است. طراحی سن و نقطه ی کانونی همه ی نگاه ها در سالن آمفی تئاتر مسئله ی بسیار پر اهمیتی در طراحی یک فضای نمایشی یا یک سالن آمفی تئواتر خواهد بود.
تجربه ی همکاری طراحی سن در نمایشهای مختلف از قبیل، رقص، موسیقی و تئاتر این را به ما می آموزد که طراحی یک منظر مناسب از نورهای زیاد، دید به فضای شهری و مناظر اطراف و یا یک باغ در طراحی داخلی بسیار پر اهمیت خواهد بود، اما همه ی این تجربه ها به کمک نور پردازان و طراحان دورن فضای سالن و جعبه ی سیاه و تاریک آمفی تئواتر برای مخاطبین اتفاق خواهد افتاد.